روزهآیی که می گذرد

266


یادت باشه

شاید امروز روز خوبی برات نبوده، ولی اگه خوب بگردی، ی لحظه ی قشنگ میتونی پیدا کنی از امروز و بابتش لبخند بزنی!


265*


شد شصت سال!

حالا تمام کارهایش را کرده بود ...

مانده بود؛ زندگی!


263*


همیشه یک تکه رویای شخصی توی جیب پیراهنت باشد.
چیری شبیه به عشق، چیزی شبیه به امید، چیزی شبیه به ایمان.
گاهی تنها چیزی که آدم را سرپا نگه میدارد، یک تکه رویاست ...


262*


بهار همه چیزش با تابستان، با زمستان، و با پاییز فرق دارد.
حق است که بهار را یک آغاز پرشکوه بدانیم.
نه تنها به دلیل رویشی خیره کننده: امروز، بوته ی سبز روشن، فردا غرق ِ صورتی ِ گل ِ محمدی. امروز، یاس بسته ی خاموش، فردا سیلاب نوازنده ی عطر.
نه فقط به دلیل این رویش خیره کننده، بل به علت ِ حسی از خواستن، طلبیدن، عاشق شدن، بالا پریدن، فریاد کشیدن، خندیدن، شکوفه کردن، باز شدن روح ...
بهار پیش از آنکه حادثه ای در طبیعت باشد، حادثه ای ست در قلب آدمی.
و پیش از آنکه در طبیعت محسوس باشد، در حسی انسانی وقوع می یابد.
این، در بهاران، گل نیست که باز می شود، گره های روح انسان است 🌱

261*


امروز بیشتر از دیروز دوستت می دارم
و فردا بیشتر از امروز
و این ضعف من نیست
قدرت توست


شاملو

260*


هر کدام ما چیزی را از دست می دهیم که برایمان عزیز است؛
فرصت های از دست رفته، امکانات از دسته رفته، احساساتی که هرگز نمی توانیم برش گردانیم ...
این بخشی از آن چیزی ست که به آن می گویند زنده بودن!

طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان