روزهآیی که می گذرد

321*


دنیا پُر از رنچ است

با این‌حال

درختان گیلاس، شکوفه می‌دهند.


320*


خوشحالم که موهایم سفید شده و پیشانی‌ام خط افتاده و میام ابروهایم دوتا چین بزرگ در پوستم نشسته است. خوشحالم که دیگر خیالباف و رویایی نیستم، دیگر نزدیک است سی و دو سال‌م بشود ...

هرچند که سی و دو ساله شدن یعنی سی و دو سال از سهم زندگی را پشت سر گذاشتن و به پایان رساندن، اما در عوض خودم را پیدا کرده‌ام.



فروغ


319


قطع اُمید کردی؟

دَم صبح، طُلوع آفتابُ نمی‌خوای ببینی؟

سرخ و زرد آفتابُ موقع غروب، دیگه نمی‌خوای ببینی؟

ماهُ دیدی؟

نمی‌خوای ستاره‌ها رو ببینی؟

شب مهتاب، اون قرص کامل ماه، دیگه نمی‌خوای ببینی؟

چشماتُ می‌خوای ببندی؟

از مزه گیلاس می‌خوای بگذری؟

نگذر

من رفیقتم

میگم نگذر



عباس کیارستمی


318*


شادی بطلب

که حاصل عُمر 

دمی‌ست



خیّام


طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان